به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

دانشجوی دکتری و استاد دانشگاه هستم، آموزش زبان انگلیسی میخوانم....در یکی از معتبرترین دانشگاههای تهران ، و در یکی از دانشگاههای مادر در شهر تهران به تدریس مشغولم ...
به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

دانشجوی دکتری و استاد دانشگاه هستم، آموزش زبان انگلیسی میخوانم....در یکی از معتبرترین دانشگاههای تهران ، و در یکی از دانشگاههای مادر در شهر تهران به تدریس مشغولم ...

این روزها :)

همیشه در زندگیم درس خوندن برام لذت بی نظیری بوده. بخاطر  همین لذت بی نظیر بود که مصرانه پای اهداف تحصیلیم و رشته مورد علاقه ام که آرزوی تمام زندگیم از کودکی تا الان بوده و هست موندم. و علیرغم موانع بسیاری که در دوره ای از زندگیم سر راهم بود ، دست از تلاش و تصور رسیدن به آرزوها و اهدافم برنداشتم.

اونایی که از نزدیک منو میشناسن میدونن بارز ترین ویژگی شخصیت من قاطعیت  در رسیدن به اهدافه که به نظر خودم ریشه اش در لذت رسیدن به جایگاهیه که آرزو داشتم و دارم. اما درس بزرگی که  در این سالها گرفتم این بوده که لذت پیمودن مسیر هدف از رسیدن به خود هدف خیلی خیلی بیشتره ..... زمانی که در آزمون پی اچ دی پذیرفته شدم خیلی ها بهم میگفتن : دکترا برای چیته ؟ ! زندگیت رو کن! یا تا 5 سال دیگه زندگی نداری و .... جملاتی از این قیبل..... اما من قاطعانه در قبال تمام این حرف و حدیثها و نصایح فقط یک جواب داشتم : " درس خوندن و دکترا گرفتن برای من عین خود خود زندگیه " ! و اونقدر قاطعانه و مصمم این حرف رو میزدم که طرف مقابل کاملا توجیه میشد و سکوت اختیار میکرد

حالا که دوره اموزشی دکتری رو گذروندم این حرف خودم برام بیشتر وبیشتر ثابت میشه که درس خوندن برای من خود خود زندگیه و لذتی که در این مسیر میبرم از رسیدن به هدف با ارزش تر و عمیق تر.... این روزها وقتی یادم میاد که این آخرین فرصت برای درس خوندنه دلم میگیره .... من تمام عمرم با کتاب و درس گذشته و بعد از گذروندن ازمون جامع دیگه این چنین فرصتی نخواهم داشت ..... وهمین باعث میشه این روزها با اشتیاق بیشتر و عمیق تری درس بخونم و لذت ببرم...... به عبارتی از زیبایی های این مسیر بیشتر خودم رو سیراب کنم.....

همیشه اهدافم معطوف به رسیدن به دکترا بود..... حتی از همون روزهای اول دوره فوق لیسانس همسرم همیشه میگفت کاملا دورخیزت برای دکترا واضحه .... و تو این مدت سعی کردم با عمق بیشتری از این دوره لذت ببرم مخصوصا که در دانشگاهی که آرزو داشتم پذیرفته شدم به عبارتی موندگار شدم ! چون مقطع ارشدم هم همین دانشگاه بودم و بسیار آرزوی آتشینی بود برام که همینجا پیش استادهای نازنینم بمونم. به همین خاطر مطمانم تا آخر عمرم لذت دوره دکترا در یادم خواهد موند .....

بله دوستان ، زندگی برای من همین روزهاست.....همین روزهایی که با شوق بیدار میشم و اولین کاری که میکنم فکر کردن به کتابها و جزوه هاییه که منتظر منن و منو صدا میزنن  این روزها خستگی برام معنی نداره.... با شوق روزهام رو شروع میکنم و با شوق به پایان میرسونم و عاشق این شخصیتی هستم که در من روز به روز و لحظه به لحظه شکل میگیره.....

زندگی همین لحظه های شگفت انگیزیه که ما گاهی بی تفاوت از کنارشون رد میشیم به امید رسیدن به اون لحظات باشکوهی که منتظرشیم غافل از اینکه همین لحظه های جاری ان که زندگی ان نه اون لحظه هایی که هنوز نرسیدن..... شکوه در همین لحظه های جاری ، جاریست..... بیایم زندگی رو آگاهانه تر زندگی کنیم ...

پ.ن. 1. چند وقت پیش با عزیزی صحبت میکردم که بزرگترین پند زندگیم رو بهم دادن..... گفتن با این اشتیاقی که تو برای کسب علم داری قبل از تموم شدن دوره دکترات باید به فکر اهداف بزرگتر باشی وقاطعانه اهداف بزرگتری تعیین کنی وگرنه یه هو از درون احساس خالی شدن میکنی .... حرف این عزیز بسیار ارزشمند بود و البته من قبل از این حرف ایشون به فکر برنامه ها و پلن های دیگری از جمله پست دکترا بودم اما این حرف باعث شد مصرانه تر تصویر اهداف بعدی رو در ذهنم بسازم و ثبت کنم و براشون مشتاق تر بشم ....

پ.ن.2. همسر همیشه میگه فکر کنم تا آخر عمرت درس بخونی و تا جایی که راه داشته باشه دکترا و پست دکترا بگیری 

پ.ن.3. این روزها واسه خودم یه منطقه آرامش درست کردم.....میز تحریرم رو روبروی کتابخونه ام توی اتاق گذاشتم و کنارم هم پنجره ی باصفاییه که تمام شهر رو زیر پام نشون میده .... لپ تاپ و تب لتم گوشه میزن وکلی دفتر و کتاب و جزوه و خودکارهای رنگی رنگی دورم رو گرفته و من از این آغوش سرمستم ..... و من غرق در این آغوش گرم و صمیمی فکر میکنم زندگیم همین لحظاتیه که باید مشتاقانه تر بدزدم اش ...... و نفس بکشم اش .....

بیاید تا دیر نشده بیشتر و بیشتر از زندگی شادی و لذت و زیبایی بدزدیم......

نظرات 3 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 09:24 http://haftaflakblue.blogsky.com/

روزها و ایام تون طلایی پر مهر...بانو
خونه ی مجازی تون مبارک
√خیلی خیلی دوست داشتنی ؛اطاق تونو به تصویر کشیدین....
کتابخونه و پنجره...
سلامت بمانی عزیز دل م

بسیار سپاسگذارم بانو
شما زیبا میبینید عزیزم
ممنونم بانو ، همچنین شما هم

بهاران شنبه 10 تیر 1396 ساعت 18:34

سلام خانم دکتر
چقدر خوب شد وب تون رو پیدا کردم
نوشته تون بسیار زیبا بود و پر از انرژی
من هم میخوام برای دکترا بخونم البته هنوز پایان نامه فوق لیسانسم رو ندادم ولی انشالله بعد از فارغ التحصیلیم برای دکترا اقدام میکنم

سلام عزیزم
لطف دارین شما
خوش اومدین
براتون آرزوی موفقیت دارم

رها شنبه 3 تیر 1396 ساعت 17:19

سلام دوست قاطعم
وبلاگت مبارک
وای که چقدر لذت بردم پستت رو خوندم انگیزه گرفتم مثل بچه آدم این مدت رو بخونم واسه آزمون جامع
به این همه انگیزه و علاقه ات افتخار میکنم دوست عزیزم والا بیخود نیست تو شدی آوان من شدم رها وای که چقدر دلم این منطقه آرامشت رو خواست باید یه منطقه آرامش واسه خودم دست و پا کنم انگیزه گرفتم
برم ببینم کجا میتونم یه آشیونه ای برای خودم درست کنم
انشالله یه عالمه پست داک بگیری خانم دکتر جونم

سلام رهای عزیزم
خوش اومدی
لطف داری دوست من، لوسم نکن دیگه من هم به تو افتخار میکنم
اره رها عالیه حتما یه منطقه آرامش واسه خودت درست کن
قربونت برم، انشالله شما هم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد