به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

دانشجوی دکتری و استاد دانشگاه هستم، آموزش زبان انگلیسی میخوانم....در یکی از معتبرترین دانشگاههای تهران ، و در یکی از دانشگاههای مادر در شهر تهران به تدریس مشغولم ...
به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

به رسم یادگار (پی اچ دی نوشت)

دانشجوی دکتری و استاد دانشگاه هستم، آموزش زبان انگلیسی میخوانم....در یکی از معتبرترین دانشگاههای تهران ، و در یکی از دانشگاههای مادر در شهر تهران به تدریس مشغولم ...

علاقه جدیدم

عجیب که این روزها به چای علاقمند شدم  هرگز در زندگیم علاقه خاصی به چای نداشتم، گاهی فقط صبحانه یک فنجون چای میخوردم و  در طول روز هیچ وقت دلم هوس چای نمیکرد، اما این روزها نمیدونم چه اتفاقی در علایق و سلایقم افتاده که حسابی به چای علاقه پیدا کردم  تا حدی که تعجب همگان برانگیخته شده. یک ساعت پیش داشتم با همسرم تلفنی صحبت میکردم پرسید در چه احوالی گفتم در حال نوشیدن چای به حدی براش غیر قابل باور بود که از لیوانم براش عکس گرفتم فرستادم تا باورش بشه  میگفت تا شب نیام خونه و آثار و بقایای چای عصرت رو نبینم باورم نمیشه  cool lupine

مامان میگن شاید بخاطر خستگی زیاد فکری در اثر مطالعه طولانی مدت مباحث سنگین اونم به یک زبان خارجی باشه. چون میگن خودشون دقیقا همین طوری بودن و در دوره دکتری شون به شدت به چای علاقمند شدن. wink lupine 

امروز از دانشکده تماس گرفتن برای تایم شیت ترم تابستون ، بخاطر آزمون جامع بهشون تایم ندادم. کلی ناراحت شدن. در عوض من کلی خوشحالم چون مادر همسر برام یک عالمه سبزیجات سرخ شده خورشتی و قلیه ماهی و پلویی و پیاز داغ درست کردن بسته بندی کردن فرستادن. خودشونم نیومدن دادن پدرهمسر اورده بعد زنگ زدن گفتن  چون درس داری برات یه مقدار مواد فریزری آماده کردم دادم پدر بیاره خودم هم نیومدم که نیام خونه به حرف بگیرمت وقتت گرفته شه از درس هات عقب بیفتی ....... مونده بودم چی باید بگم که جوابگوی این همه محبت شون باشه ..... بنده خدا خودشون هم شاغلن موندم کی فرصت کردن این همه مواد رو اماده کنن و بسته بندی کنن. انقدرم که حساسن هیچوقت از بیرون و اماده سبزیجات نمیخرن حتما باید خودشون بخرن پاک کنن خرد کنن.

گفتم انشالله جبران کنم لطفتون رو . میگن این چه حرفیه دخترم تو همزمان داری با یک دست سه هندونه برمیداری هم دکتری میخونی، هم شاغلی، هم متاهلی..... موفقیتهای تو برای ما بزرگترین جبران و شادیه. تو از روز اولی که وارد خانواده ما شدی امید ما بودی و هستی فقط به درس و پیشرفتت فکر کن همین محبت هاست که انگیزه من رو برای پیشرفت بیشتر میکنه. خدایا به استقامت و انگیزه ام در راه علم بیفزا و قدمهام رو محکم تر کن.

خب من و دوست جدیدم (لیوان چایی) بریم به ادامه مطالعه بپردازیم wink lupine

تا پست بعدی بای.

نظرات 1 + ارسال نظر
نیلگون سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 19:26 http://berangezendegi.blogsky.com

آوان جانمان
اول سلام و خداقوت و چایی هم نوش جان میبینم که به جمع چای خورها پیوستی مادر
دوم سبزیجات و مواد فریزری نوش جونتون، دستشون درد نکنه حاج خانم دوست داشتنی
سوم اینکه میدونی با خودم الان چی فک کردم...؟؟؟ اینکه چرا تا الان برات کامنت نگذاشتم حتی تو وبم نوشتم که وب درست کردی و مینویسی ولی یادم رفت برات کامنت بنویسم ببخش دوستم.... بس که این روزها درگیر و کلافه ام ، مهمونها هم دارن پنج شنبه میاد به مدت یک هفته....هنوز رو دور درس نیفتادم که دوباره یک هفته ی دیگه رشته ی خوندنم پاره خواهد موند
وای چقدر نق زدم .....ببخشید
دوستت دارم دوست سرشار از آرامشم

نیلگون , عزیزم
وای چایی
مرسی عزیزدلم
ای جونم، آخه نیلگون جان، ما روزی چندبار باهم حرف میزنیم و تلگرام میدیم شاید به این خاطر هم بوده بهرحال شما عزیزم وجودت برای من ارزشمنده، چه کامنت بگذاری، چه نگذاری
نگران مهمونها نباش عزیزم، انشالله میان و زود میرن و بعدم شما یه برنامه دقیق میریزی و با اشتیاق درس میخونی و انشالله نمره عالی هم میگیری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد